خرد کردن به معنای گیاه
مجال التطبيق
خط إنتاج معالجة البوكسيت 200TPH في غينيا
تم الإشادة بنظام التحكم الذكي Liming Heavy Industry. تمكننا من مراقبة خط الإنتاج المحلي في الوقت الفعلي ومعرفة معلومات الموقع في الوقت المناسب ، مما يوفر راحة كبيرة لإدارتنا.
المعدات: كسارة فكية PE750x1060 ، كسارة مخروطية هيدروليكية HPT300
المواد: البوكسيت
السعة: 200 طن / ساعة
حجم المدخلات: 600 مم
حجم الإخراج: 0-20mm.
التطبيق: إنتاج سبائك الألومنيوم ، التصنيع الحراري
معنی خرد کردن واژهیاب
دیکشنری مترادف طیفی آزاد + خرد کوفتن خرد و خمیر کردن خرد و خمیر شدن concile squabbly St. Thomas and Principe خرد کردن ۱. ریزریز کردن، شکستن، له کردن ۲. درهمشکستن، نابود کردن ۳. تبدیل کردن خرد کردن لغتنامه دهخدا خرد کردن . [ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بقسمتهای ریزه ریزه شکستن . به اجزاء کوچک شکستن . شکستن بقطعات خرد.
خرد - معنی در دیکشنری آبادیس
مترادف خرد: حقیر، صغیر، کوچک ، اندک، کم، ناجیز، شکسته، له ، ریز، ریزه درک، آگاهی، ادراک، بینش، دانایی، حکمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقیبت، هوش متضاد خرد: کبیر، بالغ، بزرگ، سالم، نشکسته، حجیم، عظیم جهالت، سفاهت معنی انگلیسی:
خرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس
خرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس مترادف خرد کردن: ریزریز کردن، شکستن، له کردن، درهم شکستن، نابود کردن، تبدیل کردن معنی انگلیسی: break, chip, chop, crush, devastate, grind, sliver, smash, pound, quell, to break
تیسان (tisane) یا دمنوش گیاهی چیست و چه ...
2023年9月1日 کلمه “tisane” ریشه یونانی دارد و از واژه یونانی “ptisane” به معنای پوست کنده یا خرد شده گرفته شده است. پس از مدتی، این کلمه به فرانسوی “tisane” تغییر یافت که به خرد کردن، بریدن و پاره کردن ...
نبات - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نبات نوعی قند است که از نیشکر بهدست میآید. نبات، نسل قدیم آبنبات های امروزی است. یکی از پرمصرفترین انواع نبات، نبات چوبی و نبات شاخه است. اغلب از شاخه نبات برای تزیین سفرههای عقد و هفت سین و از نبات چوب دار برای شیرین کردن چای و نوشیدنیهای گیاهی استفاده میشود.
خرد به انگلیسی - معنی در دیکشنری آبادیس
۱ - خرد به معنی خورد کردن ترکی است. در ترکی به کوچک میگن خیردا کوچک:خیردا کوتاه: خیردا کوتاه کردن: خیرداتماق کوچک کردن ( بخش کردن ) : خیردالاماق
گیاه - معنی در دیکشنری آبادیس
گیاه - معنی در دیکشنری آبادیس مترادف گیاه معنی انگلیسی vegetable, plant, herb, grass, vegetation لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی فرهنگ معین فرهنگ عمید دانشنامه عمومی دانشنامه آزاد فارسی جدول کلمات مترادف ها فارسی به عربی پیشنهاد کاربران
زراعت - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
شخم مشتمل بر عملیاتی است که منجر به زیرورو کردن، خرد کردن کلوخهها و نرم کردن خاک میگردد. اهداف شخم عبارتند از: ۱. ایجاد شرایطی درخاک که جوانه زنی بذر، سبز شدن گیاهچه و توسعه ریشه را فراهم ...
plant - معنی "plant" کلمه جو
اسم plant به معنای گیاه اسم plant در مفهوم گیاه بطور کلی به موجودی زنده گفته می شود که در خاک رشد می کند و معمولا ریشه، ساقه و برگ دارد.
تنه (گیاهشناسی) - ویکیپدیا ...
در گیاهشناسی تنه (به انگلیسی: Trunk) به معنای قسمت چوبی و اصلی گیاه است. تنه عامل مهمی در تعیین و تشخیص نوع گیاه است. تنهٔ گیاهن گوناگون بسته به نوع آنها از پایین به بالا متفاوت است.
سابق: نظام التنقيب عن التعدين
2-12-24SERVICE MECHANISM
Common choice of more than 170 countries
Email:[email protected]